ترجمه: طبیعی. پیش بند هنوز همه چیز کامل از لکه.
ترجمه: طبیعی. چیزی که من نمی توانم درآمد.
ترجمه: طبیعی. بهتر از این.
ترجمه: طبیعی. لباس مشکی.
ترجمه: Alesana. این است که معمولا قسمت که مردم فریاد.
ترجمه: امی مکدونالد. زندگی معمولی.
ترجمه: آبی اکتبر. نزدیک شدن به نرمال (آلبوم).
ترجمه: Bumblefoot. طبیعی معرفی.
ترجمه: Bumblefoot. عادی فقط.
ترجمه: کریس برادریک. نمی تونم بازی این خبرا شرط می بندم.
ترجمه: صفحه اعترافی. صبح دشت.
ترجمه: Everclear. عادی مثل شما.
ترجمه: Exies. عادی.
ترجمه: فو فایترز. عادی.
ترجمه: بلند شدن کودکان و نوجوانان. زمان مرکزی استاندارد.
ترجمه: عروسک گو گو. آیا ما عادی.
ترجمه: عروسک گو گو. ما در معرفی عادی.
ترجمه: گرگ هاو. نمی تونم بازی این خبرا شرط می بندم.